سلام < language=java> >
ديدي كه در دلش اثري از وفا نبود؟
ديدي كه كرد آنچه به عاشقان روا نبود؟
يا با منش نبود وفا يا كه از ازل
او را به هيچ روي نصيب از وفا نبود
ليكن چه غم كه يار وفا كرد يا نكرد
در درس عشق حرفي از اين ماجرا نبود؟
.
تو تولد منا فراموش كردي.خب .....خب .....هيچي ولش كن
اصلا ....اصلا ما كه ديگه بچه نيستيم مگه نه؟....يعني....هيچي...خب آدمها توي زندگي كلي مشغله دارند مثلا امتحانات پايان ترم....مثلا اما مهم اينه كه همديگر را فراموش نكنند و با يك كلمه محبت آميز به يه بهونه اي (مثلا تولد) يكي را از تنهايي..........
مامان رقيه!! امروز تولد من بود .بايد ببيني من چقدر بزرگ شدم
حالا ديگه خودم مي تونم بند هاي كفشم را ببندم.
مي بوسمت از راه دور.
سلام مديريت محترم وبلاگ
چه عجب با حضورتان و آن هم از نوع سبز و گرمش افتخارات عاليه نصيب اين بنده حقير كردي .
اولا:از بوي خركشتگي كه اين وبلاگ گرفته مشخص است
كه چه كسي خر مي زنه
دوما:من حيف نون نيستم
سوما:من حيف نون نيستم
چهارما:من حيف نون نيستم
5 ام:به علت اصلا درس نخواندن(حتي 1 ساعت)دارم سفر مي كنم به خوابگاه.
6ام:در ضمن تخت تا پايان وقت اداري روز 8 بهمن عوض نمي شه چون تا آن روز هنوز ترم اول محسوب مي شود و......
7ام:يه كم مطالبت را به روز كن.
8ام: در ضمن اگه اين جور چيزها زياد برات مهم نيست بقيه اش را بيار بخونم....جون خودت نباشه جون خودت بيار
9ام: كاش رسم دوستي را ساده تر/ مهربان تر آسماني تر كنيم
كاش در نقاشي ديدارمان/ شوق ها را ارغواني تر كنيم
رقيه
پس كجايي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا نمي آيي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با من حرف بزن.
راستي من يكم مي روم خوابگاه